۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

زلزله بندرعباس






یادم می آید ساعت حدود 3 یا شایدم 3.5 نیمه شب روز 13 آبان سال 1388 بود. یک دفعه زلزله شدیدی رخ داد طوری که من را از روی تخت خواب به زمین پرت کرد. صدای زلزله با صدای شکستن ظرف بزرگ میوه خوری که بالای یخچال فریزر بود و به کف سرامیک های آشپزخانه خورد و شکست همراه شد و موقعیت ترسناکی را ایجاد کرد، همسرم بسیار ترسید و من تنها توانستم او را در آغوش بگیرم تا حضور من در کنارش کمی از ترسش بکاهد. بعد سریعا به پایین آپارتمان فانوس دریا آمدیم.
انگار کل بندرعباس از ترس به خیابان ریخته بودند وبه سمت دریا حرکت می کردند. این وضعیت با قطع برق و تاریکی مطلق و همچنین قطع تلفن ثابت و موبایل بدتر شده بود.
خلاصه بعد از دقایقی پدر خانومم به دنبال ما آمد و ما به خانه پدر و مادرم رفتیم. بنده خدا مادرم که نگران دختر و دامادمان شده بود با ماشین پدرم به دنبال آنها رفته بودند. آخر قبل از قطع موبایل مادرم به من تلفن زده بود و من با اینکه در حال قفل کردن درب منزلمان بودم که به پایین آپارتمان برویم برای کاهش نگرانی او گفته بودم که ما پایین آپارتمان هستیم.
خلاصه عجب شب ترسناکی بود . تا سه شب بعد هم مرتب نیمه های شب زمین لرزه داشتیم اما به مراتب با قدرت کمتر.
می گفتند زلزله 4.9 ریشتر قدرت داشته اما به نظرم این طور نبود و قدرتش بیشتر بود، تنها چیزی که بود، مدت کوتاه آن بود که حدود 5 ثانیه بیشتر نشد و الا حتما خرابی زیادی به بار می آمد.


۱ نظر:

افشین عطارزاده گفت...

سلام مهدی جان
از حالا مشتریت هستم. سلام خیلی خیلی به خانواده برسان.